مركز خريد فروش قيمت پودر پياز و سير ادويه مركز خريد فروش قيمت پودر پياز و سير ادويه .

مركز خريد فروش قيمت پودر پياز و سير ادويه

مقياس خودپنداره راجرز

اين مقياس داراي دو فرم است كه به شرح زير براي اندازه گيري خود_پنداره خود استفاده مي شود.

مراحل اجرا:فرم «الف» را در اختيار آزمودني قرار داده و مي خواهيم با توجه به مقياس بالاي پرسشنامه شماره اي را كه صلاح مي داند، علامت بزند(منظور نزديكي يا دوري به صفت است). سپس فرم(ب) را به او نشان داده و مي گوييم:«دوست داري چگونه شخصي باشي و يا فرد ايده آل شما كيست؟ هرخانه را كه صلاح مي داني علامت بزن».

روش محاسبه:شماره علامت(انتخاب1تا7 براي هر دو صفت) «فرم الف» را در رديف X و شماره علامت «فرم ب» را در رديف Y مي نويسيم،بعد تفاضل(حاصل ستون سوم) اين دو را به توان مي رسانيم و D2 مي ناميم. سپس جذر مجموع D2ها را مي گيريم. اگر جذر (نمره) به دست آمده بين صفر(0) تا هفت (7) باشد، بيانگر خودپنداره طبيعي و مثبت و نمره 7/01 تا 10 نشان دهنده ي خود_پنداره منفي و ضعيف است. همچنين ،جذر بالاتر از 10/01 بيانگر خود پنداره نورتيك است(بالا بودن خودپنداره به معناي عدم تطابق بين خود واقعي و خود ايده آل است). 

براي مشاهده فرم مقياسها به ادامه مطلب... مراجعه نماييد.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۲۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

روشهايي براي درمان اختلالهاي جنسي اختصاصي زنان

زني كه به اين ترتيب مي تواند به اوج لذت جنسي برسد، بايد تشويق شود تا به همسرش نشان دهد از تحريك خوشش مي آيد.بدين منظور راهنمايي به وسيله دست، روش خوبي است.درمانگر بايد اهميت تحريك كليتوريس را مورد تأكيد قرار دهد. اما اگر زن، با وجود تحريك ظاهرا كافي، نتواند به اوج لذت جنسي برسد، مي توان از دستگاه ارتعاش استفاده كرد. بايد به زوج اطمينان داد كه اين فقط، يك اقدام موقتي است.

وقتي رسيدن به اوج لذت جنسي، با استفاده از تحريك دست امكان پذير شد، مي توان از حركات پُل زني(انتقالي)استفاده كرد تا زن بتواند در جريان مقاربت جنسي، به اوج لذت جنسي برسد.شوهر(ويا خود زن) بايد در حين مرحله دخول، به تحريك كليتوريس بپردازد و در عين حال با حركتهاي آهسته لگن، عمل دخول را آسان تر سازد.وقتي زن احساس مي كند كه به مرحله اوج لذت جنسي،نزديك مي شود،اين نوع حركتها را شدت مي بخشد و از همسر خود مي خواهد تا به تحريك كليتوريس ادامه دهد و در صورت امكان،سعي مي كند كليتوريس خود را به استخوان شرمگاهي همسر فشار دهد. عده اي از زنان در نهايت قادر خواهندبود كه بدون تحريك از طريق دست در جريان مقاربت جنسي، به مرحله اوج لذت برسند، اما بسياري نيز همچنان نيازمند به تحريك كليتوريس خواهند بود.

خلاصه اي از برنامه آموزش دستكاري مورد استفاده براي زنان

بايد گامهاي زير را مورد توجه قرار داد:

1- خود-بررسي كلي: اين تمرين خويشتن-آگاهي،مخصوصا موقعي مفيد واقع مي شود كه زن، بازخوردي منفي نسبت به بدن خود داشته باشد. او بايد در حالت لخت، كلا خود را وارسي كند و سه وضعيت از بدن خود را كه بيشتر دوست دارد و سه وضعيت از بدن خود را كه كمتر دوست دارد، برگزيند. بازخورد نسبت به بدن ،بايد در جلسه بعدي درمان، مورد كندوكاو قرار گيرد. هدف، اين است كه زن با بدن خود"ارتباط برقرار كند" و دركي منطقي، از آن پيدا كند.

2- خود-بررسي تناسلي:بررسي ديداري اعضاي تناسلي، با استفاده از آينه و تشخيص نواحي مختلفي كه قبلا درمانگر با استفاده از نمودار، آنها را مشخص كرده است و به دنبال آن، وارسي اعضاي تناسلي يا انگشتان، هم از داخل هم از خارج.

3-تمرين حركت لگن:منظور از اين كار، كمك به زن است تا بتواند كنترلي بر عضلات مربوط به دخول آلت جنسي مرد به مهبل پيدا بكند. اگر زن مطمئن نيست كه مي تواندعضلات مهبل خود را منقبض سازد يا نه، از او خواسته مي شود كه موقع رفتن به دستشويي،با انقباض اين عضلات، جريان ادرار خود را براي مدتي كوتاه، متوقف سازد. عضلات لگن، اين كار را انجام مي دهند.زن براي آن كه مطمئن شود كه عضلات مربوط رامنقبض مي سازد، مي تواند انگشت خود را در ابتداي ورودي مهبل قرار دهد. در اين صورت، او بايد بتواند انقباضهاي عضلاني را احساس كند. و بعد، بايد اين كار، يعني منقبض كردن سفت عضلات را چند بار در روز و هر بار به تعداد معيني(مثلا 10 دفعه) به طور جدي تمرين كند.

4-دستكاري:تحريك تناسلي براي ايجاد برانگيختگي جنسي، در حالي كه توجه بر تجارب يا احساس شهواني، معطوف مي شود.

منبع:رفتار درماني شناختي،راهنماي كاربردي در درمان اختلالهاي رواني،ترجمه دكتر حبيب الله قاسم زاده



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۲۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

Sexual Disordersاختلالات جنسي

نا بهنجاري هاي جنسي  (Paraphilias                                                          (
به معني انحرافي است كه موضوع جاذبه جنسي فرد را در بر مي گيرد. اختلالهايي هستند كه به موجب آنها فرد خيال پردازيها،تمايلات جنسي ، با رفتارهايي دارد كه مكرر و از لحاظ جنسي برانگيزنده‌اند.                                                 
علايم‌ تشخيص:‌(Diagnosis)                                                        
علامت اساسي نابهنجاري جنسي عبارت است از تخيلات برانگيزنده جنسي عود كننده و شديد ، كششهاي جنسي ، با رفتارهايي كه مشتمل است بر : 1- اشياء غير انساني
 2- رنجاندن يا تحقير كردن خود يا شريك جنسي 3- كودكان يا ديگر اشخاص ناراضي كه حد اقل به مدت 6 ماه رخ مي دهد.           

علايم توصيفي و اختلالات رواني همراه : 
محركهاي ترجيحي حتي در بين يك نابهنجاري جنسي خاص نيز ممكن است بسيار اختصاصي باشند. افرادي كه داراي شريك جنسي هم رأي نيستند ممكن است از فواحش استفاده كنند. يا افراد پارافيليا ممكن است شغلي را انتخاب كنند كه آنها را در تماس با محرك مطلوب قرار دهد. ( مثلاً فروختن كفش زنانه : يادگار پرستي).

يافته هاي آزمايشگاهي : براي ارزيابي نابهنجاري ها از طريق اندازه گيري برانگيختگي جنسي فرد در پاسخ به محركهاي بينايي و شنيداري از وسيله اندازه گيري حجمي‌آلتي.                               تشخيص افتراقي :.                         نابهنجاريهاي جنسي را بايد از استفاده غير مرضي از تخيلات جنسي ، رفتار ها يا اشياء به عنوان محركي براي تهييج جنسي در افراد بدون نابهنجاري جنسي متمايز كرد.
در عقب ماندگي ذهني ، زوال عقل ، تغيير شخصيت ناشي از يك حالت طبي عمومي ، مسموميت مواد ، يك دوره ماني اسكيزوفرني ممكن است كاهش در قضاوت ، يا كنترل تكانه وجود داشته باشد كه در مواردي به رفتار جنسي غير عادي مي انجامد.
 عورت نمايي :  Exhibitionismعبارت است از قرار دادن آلت تناسلي خود در معرض ديد افراد غريبه . اين افراد سعي در فعاليت جنسي با فرد غريبه نخواهند داشت . گاهي با عمل استمناء همراه است.    شروع اين اختلال قبل از 18 سالگي است                        

يادگار پرستي :. Fetishismكانون نابهنجاري جنسي دريادگار پرستي بر استفاده از اشياء بي جان ( يادگار) است . 
شايع ترين اشياء يادگار : زيرپوش زنانه ، دستبند ، جوراب ، كفش ، چكمه و ... شئ يادگار براي هيجان جنسي ضرورت دارد. فرد با پوشيدن يا دردست گرفتن اين اشياء استمناء مي كند. يادگار پرستي پس از تثبيت شدن مزمن مي شود               مالش :   Frtteulismكانون نابهنجاري جنسي مالش بر لمس و ماليدن خود به شخصي است كه رضايت به اين كار ندارد. اين رفتار در مكانهاي پرجمعيت رخ مي دهد كه فرد مي تواند به آساني از دستگير شدن بگريزد. ( مثلاً در يك پياده رو شلوغ يا مترو ). اين نابهنجاري در نوجواني آغاز  مي شود. و بالاترين ميزان آن در 15 تا 25 سالگي است                                                                    بچه بازي :    Pedophiliaبر فعاليت جنسي با كودك در دوره قبل از بلوغ است . افراد مبتلا به بچه بازي از نظر كودكان رده سني خاصي جذاب به نظر مي رسند. بعضي افراد جنس مذكر و برخي ديگر جنس مؤنث را مي پسندند. ولي بيشتر اين افراد جنس مذكر را مي پسندند.

آزار طلبي جنسي :   Sexual Masochismبر عمل تحقير شدن ، كتك خوردن ، بسته شدن و رنج كشيدن متمركز است.
 رفتار آزار طلبي يا توسط خود فرد يا شريك جنسي اعمال مي شود. 
مثال : در خواست زني از شريك جنسي خود براي بريدن بدن او با تيغ.              .  
نوع خطرناك آزار طلبي هيپوكسي فيليا است كه برانگيختگي جنسي از طريق محروميت از اكسيژن مي باشد كه گاهي باعث مرگ مي شود.

آزارگري جنسي :  Sexual Sadism نابهنجاري آزار گري جنسي بر اعمالي كه در آن فرد با رنج دادن روان شناختي يا فيزيكي قرباني به تحريك جنسي مي رسد متمركز است. رنجش قرباني براي فرد تحريك كننده است.  (مثلاً: مجبور كردن قرباني به خزيدن و يا قراردادن او در قفس) اعمال آنها گاهي محدود به چشم بستن ، چوب زدن، سوزاندن و خفه كردن قرباني است.                                                 

يادگار پرستي همراه با مبدل پوشي :                Transvestic Fetishismتمركز آن بر پوشيدن لباس جنس مخالف است . معمولاً مرد مبتلا به يادگار پرستي مبدل پوشي مجموعه اي از لباسهاي زنانه را جمع آوري نموده و به طور متناوب از آنها استفاده مي‌كند. و در حال پوشيدن لباس استمناء مي كند. گاهي مرد، تمام لباسهاي زنانه را      مي‌پوشد و مانند زنان آرايش مي كند.                                                       

تماشاگري:    Voyeurismبر مشاهده كردن افراد غير مظنون ، معمولاً غريبه ، كه برهنه،در حال برهنه شدن، با انجام عمل جنسي هستند متمركز است. عمل نگاه كردن به منظور دست يافتن به تحريك جنسي است. شروع اين رفتار قبلا از 15 سالگي است و سير آن مزمن است.  

منابع:                         
راهنماي تشخيص و آماري اختلالات رواني 
 انجمن روانپزشكي آمريكا- جلد دوم- چاپ : محمد-1379                                  رفتارهاي جنسي انسان  مؤلف : علي اسلامي نسب  چاپ : حيدري  1376
آسيب شناسي رواني  جلد دوم  مترجم : يحيي سيد محمدي . چاپ : طيف نگار . ناشر : نثر روان- 1387                                   



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۲۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

زود انزالي

وقتي او خود احساس مي كند كه كاملا تحريك شده است، بايد به شيوه اي كه از قبل، مشخص شده است به همسر خود بگويد كه نوازش را متوقف سازد و اجازه دهد كه تحريك او فروكش كند.پس از توقفي كوتاه، اين روش ، دوبار ديگر تكرار مي شود و بعد، همسر اين قدر تحريك را ادامه مي دهد تا انزال صورت پذيرد.ابتدا مرد ممكن است احساس كند كه خيلي زود به انزال مي رسد، اما معمولا به تدريج، بر اين امر، كنترل پيدا مي كند. و سپس مي توان براي تحريك آلت مرد از لوسيون استفاده كرد. استفاده از لوسيون، تحريك او را زيادتر مي كند و تحريك تناسلي را هر چه بيشتر، مشابه دخول در داخل مهبل مي نمايد.

تكنيك فشار دادن ، بسط همان تكنيك"بس كن-شروع كن" است و احتمالا وقتي مورد نياز است كه اين تكنيك، موثر واقع نشود. زوج مانند استفاده از تكنيك قبلي، كار را شروع مي كند. وقتي مرد نشان مي دهد كه كاملا تحريك شده است، همسر بايد قسمت بالاي آلت مرد را با انگشتان خود بگيرد و به مدت 15 تا 20 ثانيه محكم فشار بدهد. اين عمل، بازتاب انزال را مهار مي كند.اين كار مانند تكنيك قبلي ، در هر جلسه، سه بار تكرار مي شود و در بار چهارم، مرد مي تواند به انزال برسد.به نظر مي رسد هر دو روش، كمك مي كنند تا مرد بتواند كنترل بيشتري بر انزال پيدا كند. شايد علت اين باش كه مرد به تدريج تكنيكهاي شناختي مربوط به كنترل انزال را در روشها كسب مي كند و يا اين كه به تدريج با تجربه تحريك جنسي بدون آن كه دچار اضطراب شود، آشنا مي شود.وقتي هر كدام از اين دو روش تكنيك، به طور موفق انجام گرفت، بايد عمل دخول صورت گيرد البته در وضعيتي كه زن بالا قرار بگيرد.اگر مرد كاملا تحريك شد، بايد به همسر خود بگويد و او از روي مرد بلند شود و بگذارد تا تحريك او فروكش كند و يا تكنيك فشار دادن را انجام دهد. بدين ترتيب، اكثر زوجها، در نهايت، قادر مي شوند بدون استفاده از اين تكنيكها مقاربت جنسي كاملي انجام دهند و كنترل منطقي، بر انزال به وجود مي آيد.

منبع:

رفتاردرماني شناختي ،راهنماي كاربردي در درمان اختلال هاي رواني، هاوتون،كركفسالكوس كيس،كلارك-ترجمه:دكتر حبيب الله قاسم زاد



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۲۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

مشاوره معتادان

مردسالاري، اختلاف طبقاتي و اعتياد

در جامعه مردسالاري ديكتاتوري به عنوان اصلي خدشه ناپذير به انسان تحميل مي شود و نياز به مشاركت را با خود به تناقض مي كشاند و عامل مهمي براي افسردگي هاي بعدي مي شود.

بررسي هاي انجام شده معلوم شده كه عامل حفظ اخلاق در جامعه طبقه متوسط مردم هستند. كم بودن اعتياد در اين طبقه و شيوع آن در طبقات مرفه و فقير نشان دهنده اين موضوع است.نابودي طبقه متوسط تقزيبا مساوي گسيختن ساختار اجتماعي است.

بررسي ميزان اعتياد در معلولين

با بررسي هاي انجام شده متوجه شده اند در معلولين با اينكه از دردهاي شديد و اساسي رنج مي برند ميزان اعتياد پايين است. شايد اين امر به دليل جدايي و تنهايي جبري معلولين باشد كه باعث نوعي بصيرت رواني، خودمحوري و احساس استغنا نسبت به بقيه افراد باشد.

3- شغل ها و اعتياد

شغلهاي شبانه به دليل ايجاد خستگي مفط و مزمن، برهم زدن زمان و ساعت طبيعي بدن و ايجاد احساس سرخوردگي و درمانده شدن از عوامل مهم اعتياد هستند.

4- محروميت جنسي

يكي از تأثيرات اساسي هروئين در تجربه هاي اول مصرف، از بين بردن نياز جنسي و ايجاد حالتهاي مشابه است.محروميتهاي جنسي مي تواند زمينه بسياري از بيماريهاي رواني از جمله اعتياد باشد.

5- خود درماني

استفاده از خواص شناخته شده مرفين:

ترياك از گذشته دور در تاريخ ايران به عنوان پادزهر شناخته شده است اثرات آني مصرف اين ماده مثل اثر ضد درد، ضدسرفه، ضد اسهال باعث شده ازآن به عنوان دارويي براي همه دردها و بيماريها استفاده شود. اين تصور هنوز ميان توده مردم به خصوص در جنوب ايران شايع است.

استفاده هاي غير مرسوم از ترياك

در ميان مردم جنوب از ترياك به عنوان دارويي براي افزايش قواي جنسي مردانه و به تأخير انداختن انزال استفاده مي شود. مردم جنوب تصور مي كنند با ترك ترياك سكته هاي مغزي و قلبي رخ مي دهد و حتي از آن به عنوان دارويي براي بيماري ديابت بهره مي برند.

تأثيرات رواني و تجربيات ذهني سوء مصرف

1- تأثير روي خلق و تجربه هاي تغيير آن

 در بيشتر كتب روانپزشكي تأثيرات هروئين را بيشتر خلقي قلمداد مي كنند تا تأثير روي هشياري.

احساس سرخوشي،كاهش اضطراب در شروع و بعد ترس از بروز درد و راحتي جسم عوامل مهمي در روي آوردن به مواد مخدر هستند.آزمونهاي هشياري بر خلاف الكلي ها اغلب طبيعي هستند.معتادان پاسخ خوبي به آزمونهاي چالاكي بدني و مهارت ذهني مي دهند. پرخاشگري نادر است. تجارب خاص شناختي چنانكه در مواد توهم زا وجود دارد ديده نمي شود.احساس فوران كه آن را به انزال تشبيه مي كنند1تا2 دقيقه بعد از تزريق ديده مي شود.

2- تئوري خود تقويت كننده

اين مساله با كشف اين نكته ثابت شد كه حيوانات آزمايشگاهي بعد از چند تزريق مرفين تمايل زيادي به تزريق اتوماتيك دارند.ثابت شد كه نورونهاي لذت، با الياف صعودي و نزولي مغز قدامي در ارتباط هستندو هر چه دوپامين در اطراف نروني بيشتر باشد، تاثير براي لذت بيشتر است.

رابطه بين افسردگي واعتياد و تاثير مواد مخدر بر سيستم ليمبيك

مشخص شده كه مواد مخدر بر سيستم ليمبيك تاثير زيادي مي گذارند. اين مركز به عنوان مركز احساسات بشر شناخته شده است. قشر مغز تاثير ناچيزي بر ليمبيك دارد و اين تاثير از طريق تالاموس اعمال مي شود.در آخرين مدل توجيه گر افسردگي به سه نوع افسردگي پي برده اند:1- بدبيني نسبت به خود  2- بدبيني نسبت به آينده  3- بدبيني نسبت به جهان

شخصيت و اعتياد

1- رويكردهاي جديد شخصيتي براي اعتياد معتادان در خاطرات خود از 3 مرحله در روند اعتياد نام مي برند، اول وقتي كه لذت مي برند،دوم وقتي كه بعد از مصرف عادي بودند، سوم وقتي كه مصرف مي كردند تا نميرند.در بعضي منابع روانشناسي از سه مرحله ديگر نام برده مي شود: 1-شروع مصرف به علل متفاوت 2- شك و ترديد 3- ترك اعتياد مجدد

2- رابطه مدت مصرف و شخصيت معتاد

الف) روند مخالف

اين پديده در مورد داروهايي كه اعتياد آورتر باشد بيشتر است. اين فرايند بر اين اساس است كه با مصرف طولاني تر دارو آثار اصلي آن معكوس مي شود و بدين ترتيب آثار طولاني مدت هر ماده اعتيادآوري كه به مقدار زياد مصرف شود بر اساس معكوس شدن آثار كوتاه مدت و ناگهاني آن قابل پيش بيني خواهد بود.

ب) مدل الاكلنگ

اين مدل نشان مي دهد كه مصرف دارو در طولاني مدت صرفا براي جلوگيري از سندرم خماري و عوارض وخيم آن است.

از تأثير اوليه دارو در ايجاد نشئگي به تدريج در روان معتاد كاسته مي شود.

پ) تفاوتهاي فردي

برخي افراد خصوصياتي ذاتي منحصر به فردي دارند كه ممكن است بر روي تمايل آنها نسبت به استعمال موادمخدر تأثير به سزايي داشته باشد.مانند افسردگي يا نياز به محركهاي قوي و اضطراب.يكي از اصول درمان اعتياد توانايي شخصي معتاد براي ديدن خود با ديدي اختصاصي  تا بتواند صفات شخصي خود را كه به صورت اختصاصي بالا يا پايين هستند بشناسد و دريابد كه كدام يك از صفات با اعتياد وي مربوط است. 

ت)افزايش اهميت مواد مخدر

هر ماده مخدري كه مصرف شود، نقش برجسته تري را در زندگي فرد معتاد پيدا مي كند.به اين علت با ترك ماده مخدر فرد خلا بزرگي در زندگي پيدا مي كند و منجر به بازگشت اعتياد او مي شود.

ث) كاهش يا نقصان آگاهي

داروهاي مخدر دو اثرعمومي دارند:هوشياريفرد را تغييرمي دهند و نشگي ايجاد مي كنند.ريشه ي اصلي اعتياد پناه آوردن فرد به ماده مخدربراي فرار از ناراحتي است،چه ذهني چه جسماني.براي رهايي از اين حالت فرد بايد ماده مخدر را ترك كند و با رنج گرفتاري به وجود آمده مقابله كند.بيماراني توانسته اند با افسردگي و ناراحتي مقابله كنند كه با عمل به اين قاعده به خود اعتماد به اعتماد به نفس و روحيه داده اند.

تئوري هاي رواني شروع اعتياد

1-احساس درماندگي.

استفاده از مواد مخدر براي فرد معتاد كه به موضع امن پناه آورده نوعي فرار محسوب مي شود.در برابرهرچيزي حالت انفعالي دارد و موفقيتي در زندگي عادي خود كسب نكرده كه موجب نهادينه تر شدن احساس درماندگي در وي مي شود.كليد رهايي، پذيرفتن ريسك هاي عملي و قبول شكست به عنوان اجزاي لازم پيشرفت است.

2-تئوري آناليز رواني

الف) محروميت سازي دهاني

ب) عدم تعادل بين كشش هاي دروني

پ) خود پرستي

ت) تطابق با فرد منفور

3-تئوري هاي تحليل رفتار متقابل

الف) آسيب پذيري در مقابل قضاوت ديگران

ب) تئوري سيستم هاي فاميلي

پ) اعتياد توجيح شكست ها

بررسي جامع مدل هاي ارايه شده


دانلود پاورپوينت همين مطلب



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۱۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

مهندسي خلاقيت (triz)

براي دانلود فايل مهندسي خلاقيت(triz) به لينك زير مراجعه نماييد.


دانلود



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۱۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

Relaxation

براي دانلود فايل صوتي Relaxation  دكتر صاحبي به لينك زير مراجعه نماييد.


دانلود



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۱۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

طرح اميد

براي دانلود جزوه طرح اميد به لينك زير مراجعه نماييد.


دانلود



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۱۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

روانشناسي رنگها

در ميان سازهاي موسيقي ، رنگ زرد با شيپور و ساز بادي هم رديف است اين سازها صدايي بلند و نافذ دارند و براي زمان استراحت يا خستگي شديد مناسب نيستند . رنگ زرد مزه اي ترش دارد چرا كه مركبات غالباً زرد و يا زرد مايل به نارنجي است . زرد متناسب با هوشياري و شجاعت است . تاثير رنگ آبي : آبي ها افرادي مهربان و درون گرا هستند . اين رنگ حالتي تسكين دهنده دارد و چشم را متوجه خود مي كند ، در رنگ درماني براي ايجاد تمركز و انديشه از آبي استفاده مي كنند . آبي نشانه اي از تقدس و الوهيت دارد به اين دليل كاشيكاريها و معماريهاي مساجد به رنگ آبي و فيروزه اي است . اين رنگ در اسلام و مسيحيت ، پاكي و ايمان را القاء مي كند ، اگر افراد به طور مداوم در معرض رنگ آبي قرار گيرند بسيار ساكن و خونسرد خواهند شد . از نظر موسيقي با سازهاي فلوت و ني برابري دارد و در ميان اشكال هندسي با دايره كه شكل آسماني دارد همسنگ است . دايره شكل منحني بدون زاويه است كه هيچ گاه ديد چشم را منحرف نمي كند . از نظر مزه ، آبي ، شيرين است و در چين كهن ، آبي به معناي جاودانگي بوده است . تاثير رنگ قرمز : آدمهاي قرمز ، انسانهاي پرجنب و جوش هستند كه به آساني تسليم مسائل نمي شود ، قرمز نماد زندگي است و هنگامي كه به سمت نارنجي مي رود ، نيرويي آتشين و ملتهب مي يابد ، ديدن مداوم قرمز افراد را حساس و زود رنج و عصباني مي كند . در رنگ درماني براي ايجاد هيجان و تحرك از اين رنگ استفاده مي كنند قرمز به طور محسوسي باعث افزايش ضربان قلب مي شود سو از نظر هندسي با مربع كه فرمي مادي و زميني دارد ، همسنگ است . در فرهنگ ايران ، قرمز ، نمودار حق و حقيقت و پيكار شهادت است . تاثير رنگ سبز : رنگ سبز از تركيب دو رنگ آبي و زرد بدست مي آيد ، در رنگ درماني براي ايجاد آرامش و لذت روحي از آن استفاده مي كنند . سبزدوستان ، افرادي اجتماعي و خوش بين هستند ، اين رنگ نماد شكيبايي ، بردباري و تفكر و اعتدال است . اتاق عمل و لباس پزشكان در هنگام جراحي به رنگ سبز است كه اين انتخاب دو علت دارد . يكي آنكه بيمار هنگام بيهوشي با ديدن سبز آرامش و امنيت مي يابد و حس اميدواري به وي القاء ميشود و ديگر آنكه هنگام جراحي ، خون زيادي در اطراف محوطه عمل پخش مي شود ، اما همين رنگ سبز محيط با قرمز همپوشاني ايجاد كرده (زيرا مكمل هم هستند) و از شدت رنگ قرمز مي كاهد و آن را به قهوه اي متمايل مي كند ، در چنين شرايطي پزشك با آرامش بيشتر به كار خود ادامه مي دهد و حتي اگر بيمار در حين عمل به هوش آيد ، دچار وحشت نخواهد شد . سبز در ميان سازهاي موسيقي با ويولون برابري دارد و از نظر شكل هندسي به مثلثي كه لبه هاي آن منحني است مي ماند مزه رنگ سبز ، مزه نباتات را تداعي مي كند و نوع از مزه تلخي به خاطر مي آورد . اين رنگ مفهوم آزادي و رهايي را در خود دارد و حس آباداني را القاء مي نمايد به همين دليل هنگام خستگي به باغها و بوستانها پناه مي بريم و با ديدن رنگ سبز طبيعت ، آرامش و ثبات فكري مي يابيم . تاثير رنگ نارنجي : از تركيب زرد و قرمز حاصل مي شود ، درخشش و تابندگي فوق العاده اي دارد و هنگامي كه به قرمز متمايل ميشود انرژي زيادي به خود مي گيرد . در رنگ درماني براي ايجاد شادابي و اعتدال از اين رنگ استفاده مي كنند ، نارجي رنگي اشتها برانگيز است و در سالنهاي غذاخوري از آن استفاده مي شود . از بين سازهاي موسيقي با ترومپت و كلارينت برابر بوده و در ميان شكلهاي هندسي به مربعي كه گوشه هاي بريده دارد (پنج ضلعي ) همسنگي دارد . تركيب اين رنگ با كمي سفيد ، بلوغ زنانه و آميختگي آن با كمي سياه ، بلوغ مردانه را نشان مي دهد . تاثير رنگ بنفش : رنگ بنفش تركيبي از قرمز و آبي (آتش و آب) است ، بنفش نشانه بي خبري و بي اختياري است رنگي است مرموز و برانگيزاننده احساسات به كار بردن آن در سطوح وسيع ، ايجاد ترس و ترديد و تنهايي مي كند . اگر بنفش متمايل به آبي شود ، حس ايمان به خدا را القاء مي كند و اگر به قرمز متمايل گردد بيانگر خرافات است . در ميان سازهاي موسيقي با پيانو هماهنگي دارد و از نظر هندسي شكلي مخلوط از مربع و دايره است . در چين كهن ، اين رنگ نشانه عزاداري بود . بنفش سمبل هرج و مرج ، مرگ ، ستايش و عظمت است . تاثير رنگ خاكستري (خنثي) : خاكستري مخلوطي از سياه و سفيد است كه نه قاطعيت سياه را دارد و نه شفافيت سفيد را داراست . تاثير سياه و سفيد : سياه در اثر فقدان رنگ ايجاد مي شود و هم سنگ سكوت است ، سياه حالتهاي مرموز و اسرارآميز دارد كه در عين حال ايجاد حرمت و احترام مي كند به همين خاطر در ميان مسلمانان ، رنگ عزاداري است سفيد با طول موج بالا ، هيجان و غوغا را تداعي مي كند و در سطوح خيلي وسيع القاء كننده ترس و اضطراب ساست ، همچنين خاكستري ، حس ترديد ، دودلي و سكون و بي اعتمادي را ايجاد مي كند .تاثير رنگها در محيطهاي متفاوت بسيار قابل توجه است مثلا اگر كارگاهي با رنگ آبي يا سبز داشته باشيم در داخل آن احساس سرما داريم در صورتي كمه در يك اتاق قرمز ، حرارت و گرما به ما القاء مي شود ، اتاقهاي كنفرانس بايد داراي ميز و صندليهايي به رنگ سبز باشد تا احساس آرامش و تمركز فكري براي افراد ميسر گردد . رنگ سبز چراغ راهنمايي نشانه حركت است و حاكي از امنيت و آرامش و اطمينان براي رفتن است اما رنگ زرد چراغ نشانه هوشياري و مراقبت است و در زمينه چراغ كمي به نارنجي متمايل است تا نشاني از هشدار را در خود داشته باشد . قرمز نيز پيام توقف و عدم امنيت را ارائه مي كند . درست است كه اين رنگها قراردادي است اما اگر با ذهن پيچيده انسان سازگاري نداشت ظرف چند سال كارايي خود را از دست مي داد . انتخاب رنگ مناسب در محيطهاي مختلف كمك بسيار خوبي به پرورش استعداد افراد است . اين كارها ضرورتي براي ارضاء نيازهاي دروني انسان است و نيازهاي انسان هم چيزي جز درك قوانين ثابت و پايدار نيست . ما براي لطافت بخشيدن به محيط ماشيني و خشك امروزي بايد از رنگ آميزي مناسب در محيط اطراف استفاده كنيم و كمي هم به رشد شخصيت و نيازهاي طبيعي روح خودمان بپردازيم كه اين امر مكمل سلامت جسم نيز خواهد.

منابع:1-فصل نامه رسانه-شماره سوم سال پنجم. 2- رنگ شناسي و ماكت سازي -سيد ابوتراب احمدپناه-اصغر آقا ميري



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۱۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

سير تحولي نظريه انتخاب

هدف واقعيت درماني اينست كه روشن سازد چه نوع رفتاري مي تواند بازده اي توليد كند كه بهتر در برآوردن نيازهاي شخصي بينجامد ( يانيگر،‌2003). همچنين واقعيت درمانگر سوالاتي را خواهد پرسيد تا ادراكات و خواسته هاي مراجع را كشف كند. اين سوالات عبارتند از: W: خواسته ها و ادراكات مراجع چه چيزهايي هستند؟D: مراجع در حال حاضر در حوزه انجام دادن،‌ فكر كردن، ‌احساس كردن و فيزيولو‍ژي چه مي كند؟E: مراجع چگونه به انجام كارهايي مي پردازد كه او را دورتر يا نزديك تر به خواسته هايش مي كند؟ P: برنامه ريزي براي تغيير چگونه بايد باشد؟ ( سامرزفلانگانوسامرزفلانگان،‌2004). مشخصه واقعيت درماني شامل مشاهدات وبازخوردمعطوف به چگونگي تسهيل سازي دنياي كيفي،سطح تعهدومنبع كنترل از طرف درمانگر (W)،‌ كليت رفتار(D)،‌ خود ارزشيابي بسيار معنادار ( E) و برنامه ريزي موثر ( P) است (ووبلدينگ و بريكل،‌2004). گلاسر بعد از مرور كارهاي ويليام پاورز، در سال 1972 " كنترل درماني " را بنيان گذاشت اگرچه اين شيوه درماني در سال 1984 شناخته شد. او اعتقاد داشت كه كنترل درماني شروع خوبي بود زيرا چهارچوبي براي كاربرد واقعيت درماني فراهم مي نمود. او بعد از 14 سال آموزش اين عقيده نامش را به " نظريه انتخاب " تغيير داد. استدلالش براي تغيير نام همخواني پايين آن با اين اصل راهنمايي انسان ها بود كه به سال 1964 بر مي گشت: "اين عقيده كه انسان ها حق انتخاب دارند " ( هووات،2001). گلاسر در صدد است در نظريه روان درماني خود تا آنجا كه امكان دارد ميزان مسئوليت انسان را در قبال رفتار خويش افزايش دهد. نظريه كنترل در اين راستا او را راضي نمي كند زيرا كنترل نتيجه يك فرايند بازخوردي شبيه به آنچه در سازه هاي مكانيكي يا زيستي رخ مي دهد، است بدون آنكه سامانه موجود از خود مسئوليت داشته باشد. در يك نظام كنترل مكانيكي يا زيستي " سامانه " رفتار خود را كنترل نمي كند بلكه سلسله محرك هاي رفت و برگشتي بدون خواست و اراده او رفتارش را شكل مي دهد. گلاسر مي خواست فراتر از اين برود، بنابراين نظريه انتخاب را مطرح ساخت. مطابق اين ديدگاه كنترل انسان بر رفتار خود يك كنترل آگاهانه است به طوري كه خودش " رفتار كلي " {كليت رفتار } خود را انتخاب مي كند و خودش مسئول انتخاب هاي خويش است. انسان خواسته ها، انتظارات، افكار، عقايد و اعمال خود را طوري انتخاب مي كند كه بتواند بهترين و خوشايند ترين حالت را در خويش ايجاد كند. رفتار نتيجه انتخاب انسان است ( گلاسر، 2000، 2001 به نقل از فرح بخش ،1383). نظريه انتخاب در سال 1998 توسط ويليام گلاسر ( با بسط كار اوليه اش كه كنترل درماني است ) پايه ريزي گرديد و در آن بر 5 نياز اساسي انسان ( بقاء، عشق و تعلق، قدرت، آزادي و تفريح ) تاكيد شده است كه انگيزش تمام انسان ها از آن نشات مي گيرد. اين نيازها دروني، جهان شمول، پويا و در همخواني با هم مي باشند. در نظريه انتخاب اعتقاد براين است كه ما برانگيخته مي شويم تا از طريق بنيان نهادن " دنياي كيفي " ويژه خودمان به ارضاي اين نيازها بپردازيم. دنياي كيفي دربرگيرنده انسان هاي مورد علاقه ، عقايد و " خواسته هايمان " است. انجام دادن يعني تمام آن رفتار هايي كه از ما سر مي زند و معمولا اين انجام دادن ها هدفمند مي باشند. درهر صورت وقتي تفاوت ادراك شده اي ميان آنچه كه بدست آورديم وآنچه كه مي خواهيم وجود داشت، تلاش مي كنيم تا با نزديك تر شدن به ارضاي نيازهايمان و رسيدن به خواسته هايمان اين " ناكامي " را به حداقل برسانيم يا حذف كنيم ( تريگوناكي، 2002). دنياي كيفي از برداشت هايي از مردم،‌ موقعيات و چيزهايي كه مثبت هستند ساخته شده است. اين برداشت ها و تصورات براي فرد بسيار در ارتباط با برآوردن نياز است. معمولا نيازهاي ما به شكل تصاوير تداعي مي شوند و اين تصاوير بيانگر زندگي توام با ارضاي نياز است كه ما دوست داريم چنين زندگي اي را تجربه نماييم ( سوهن،‌2004). اما رفتارهاي ويژه اي كه هر فرد انتخاب خواهد كرد تا به ارضاي نيازهاي اساسي نايل شود به نسبت هر فرد بي نظير است ( لويد،‌2005). يكي ديگر از مفاهيم نظريه انتخاب اين است كه " كليت رفتار" دربرگيرنده همه رفتارهاي انسان است. كليت رفتار شامل چهار بخش جدا اما در ارتباط با هم است كه عبارتند از: انجام دادن، فكر كردن،‌احساس كردن و فيزيولوژي (احساسات فيزيولوژيكي). اين چهار بخش مثل چهار چرخ يك ماشين هستند كه انجام دادن و فكر كردن چرخ هاي جلوي آن هستند و ما هميشه بر اين دو چرخ كنترل مستقيم داريم زيرا بر آنچه انتخاب مي كنيم كه انجام دهيم و فكر كنيم كنترل مستقيم داريم. هيچكس نمي تواند ما را مجبور به انجام دادن و فكر كردن كاري كند كه خودمان نمي خواهيم بلكه ما در جهت كليت ماشين رفتار خودمان هستيم ( موترن و موترن،‌2006). انسان ها مي توانند با انتخاب كردن راه هاي موثر و مناسب براي نيل به تفريح، ‌قدرت،‌ آزادي،‌ عشق و تعلق موقعيات بهتري خلق كنند ( دوناتو، 2004). رفتار شديدا آشفته عاطفي بهترين انتخابي است كه يك فرد توانسته براي رسيدن به اهداف و ارضاي نيازهاي خود انتخاب كند. به نظر گلاسر آنچه در روانپزشكي سنتي بيماري رواني ناميده مي شود انتخاب نامناسب، انتخاب رفتار غير موثر و ناكافي است كه به وسيله آن مي خواهد نيازهاي خود را ارضاء كند.گلاسر خاطر نشان ساخت: "آنچه به عنوان بيماري رواني خوانده مي شود در حقيقت شامل صدها راهي است كه انسان ها هنگام عاجز ماندن در ارضاي نيازهاي اساسي ژنتيكي خود انتخاب مي كنند تا رفتار كنند ( پيترسن، 2005). گلاسر ( b2005) بر اثربخشي ايجاد روابط به عنوان جايگزين داروهاي روان پزشكي تاكيد دارد. بسياري از مردم احساس مي كنند كه داروها مي تواند آنها را كمك كند اما طبق نظر گلاسر داروهاي روان پزشكي نه تنها مي تواند به مغز آسيب رساند بلكه آنها را به اين برداشت رهنمون مي كند كه نيروهاي بيروني براي بهبودي سلامت روان نياز است. گلاسر بارها خاطر نشان ساخت كه نظريه انتخاب و واقعيت درماني نظام كنترل دروني را شكل مي دهند ( c2005)؛ همچنانكه قبلا خاطر نشان ساخت نظريه انتخاب يك نظام كنترل دروني است و چرايي و چگونگي انتخاب گزينه هايي كه جهت زندگي ما را تعيين مي كنند را تشريح مي كند ( ووبلدينگ،‌2006). زماني كه انسان رفتارهاي كارآمد تر و مفيد تري را براي ارضاء نياز خود انتخاب كند علائم به سرعت برطرف مي گردند. او به طور فراوان از اصطلاح " ارتباط بد " براي توصيف روابطي استفاده مي كند كه در آن رفتارهاي غيرموثر و ناكارآمد اعمال مي گردد. در اين ارتباط بد، فرد رفتار مخرب و دردسرزايي را انتخاب مي كند كه عموما بيماري رواني، جرم، اعتياد و تعارض زناشويي ناميده مي شود. نظريه انتخاب مي گويد 99 درصد كساني كه با ديگران مشكل دارند از يك عقيده باستاني يا عوامانه استفاده مي كنند كه همان روان شناسي كنترل بيروني است ( گلاسر 2000، 2001 به نقل از فرح بخش، 1383). توصيف گلاسر از رفتار بيش از آنكه رفتارگرايانه باشد، ‌انسان گرايانه است و او از پنج نياز اساسي براي توصيف چگونگي رفتار ما استفاده مي كند ( مالوني،‌2002). ويليام گلاسر به ما مي آموزد كه انگيزش رفتار انسان دروني است و به توسط تكانه هايي مي باشد كه ريشه در ساختار ژنتيكي دارند و سعادت انسان به طور بسيار زيادي به چگونگي اداره همين تكانه ها وابسته است. اين بياني فرافيزيكي درباره ماهيت انسان است( اسكين، 2002). انسان ها تنها بعد از ايجاد ارزشيابي معنادار و دروني اثربخش نظام كنترل يا نظام انتخاب خودشان مي توانند رفتار را تغيير دهند ( ووبلدينگ و همكاران،‌2001). گلاسر بيشتر به اين مبحث مي پردازد كه تمام مشكلات در زمان حال قرار دارند. به عنوان مثال يك فردي كه مورد سوء استفاده قرار گرفته است ممكن است كه به علت گذشته ناگوارش به طور متفاوتي در زمان حال رفتار كند اما او هنوز به طور كامل توانايي انجام آن را از دست نداده است.

گذشته موردسوءاستفاده قرارگرفتن،طردشدن وناديده گرفته شدنمساله موردنظرنيست. اين بدين معناست كه جستجوي درتجارب اولي هم ميتواندمطرح باشداماارتباط كمي باحل مساله فعلي دارد. گلاسرتاكيد دارد كه هسته تمام مسائل فعلي، مسائل ارتباطي هستند. به عنوان مثال اگر مراجع رابطه ضعيفي با مشاور داشته باشد جلسه مشاوره سودمندي چنداني نخواهد داشت( مارشال و همكاران، 2004). در نظريه انتخاب اساسا اعتقاد بر اين است كه تنها خود فرد مي تواند كاري براي خودش انجام دهد و هيچكس بدون اجازه او نمي تواند چنينكاري كند( جونز و پريش، 2005) . 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۱:۱۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)