مردسالاري، اختلاف طبقاتي و اعتياد
در جامعه مردسالاري ديكتاتوري به عنوان اصلي خدشه ناپذير به انسان تحميل مي
شود و نياز به مشاركت را با خود به تناقض مي كشاند و عامل مهمي براي افسردگي هاي
بعدي مي شود.
بررسي هاي انجام شده معلوم شده كه عامل حفظ اخلاق در جامعه طبقه متوسط مردم
هستند. كم بودن اعتياد در اين طبقه و شيوع آن در طبقات مرفه و فقير نشان دهنده اين
موضوع است.نابودي طبقه متوسط تقزيبا مساوي گسيختن ساختار اجتماعي است.
بررسي ميزان اعتياد در معلولين
با بررسي هاي انجام شده متوجه شده اند در معلولين با اينكه از دردهاي شديد و
اساسي رنج مي برند ميزان اعتياد پايين است. شايد اين امر به دليل جدايي و تنهايي
جبري معلولين باشد كه باعث نوعي بصيرت رواني، خودمحوري و احساس استغنا نسبت به
بقيه افراد باشد.
3- شغل ها و اعتياد
شغلهاي شبانه به دليل ايجاد خستگي مفط و مزمن، برهم زدن زمان و ساعت طبيعي بدن
و ايجاد احساس سرخوردگي و درمانده شدن از عوامل مهم اعتياد هستند.
4- محروميت جنسي
يكي از تأثيرات اساسي هروئين در تجربه هاي اول مصرف، از بين بردن نياز جنسي و
ايجاد حالتهاي مشابه است.محروميتهاي جنسي مي تواند زمينه بسياري از بيماريهاي
رواني از جمله اعتياد باشد.
5- خود درماني
استفاده از خواص شناخته شده مرفين:
ترياك از گذشته دور در تاريخ ايران به عنوان پادزهر شناخته شده است اثرات آني
مصرف اين ماده مثل اثر ضد درد، ضدسرفه، ضد اسهال باعث شده ازآن به عنوان دارويي
براي همه دردها و بيماريها استفاده شود. اين تصور هنوز ميان توده مردم به خصوص در
جنوب ايران شايع است.
استفاده هاي غير مرسوم از ترياك
در ميان مردم جنوب از ترياك به عنوان دارويي براي افزايش قواي جنسي مردانه و
به تأخير انداختن انزال استفاده مي شود. مردم جنوب تصور مي كنند با ترك ترياك سكته
هاي مغزي و قلبي رخ مي دهد و حتي از آن به عنوان دارويي براي بيماري ديابت بهره مي
برند.
تأثيرات رواني و تجربيات ذهني سوء مصرف
1- تأثير روي خلق و تجربه هاي تغيير
آن
در بيشتر كتب روانپزشكي تأثيرات هروئين را بيشتر
خلقي قلمداد مي كنند تا تأثير روي هشياري.
احساس سرخوشي،كاهش اضطراب در شروع و بعد ترس از بروز درد و راحتي جسم عوامل
مهمي در روي آوردن به مواد مخدر هستند.آزمونهاي هشياري بر خلاف الكلي ها اغلب
طبيعي هستند.معتادان پاسخ خوبي به آزمونهاي چالاكي بدني و مهارت ذهني مي دهند.
پرخاشگري نادر است. تجارب خاص شناختي چنانكه در مواد توهم زا وجود دارد ديده نمي
شود.احساس فوران كه آن را به انزال تشبيه مي كنند1تا2 دقيقه بعد از تزريق ديده مي
شود.
2- تئوري خود تقويت كننده
اين مساله با كشف اين نكته ثابت شد كه حيوانات آزمايشگاهي بعد از چند تزريق
مرفين تمايل زيادي به تزريق اتوماتيك دارند.ثابت شد كه نورونهاي لذت، با الياف
صعودي و نزولي مغز قدامي در ارتباط هستندو هر چه دوپامين در اطراف نروني بيشتر
باشد، تاثير براي لذت بيشتر است.
رابطه بين افسردگي واعتياد و تاثير مواد مخدر بر سيستم ليمبيك
مشخص شده كه مواد مخدر بر سيستم ليمبيك تاثير زيادي مي گذارند. اين مركز به
عنوان مركز احساسات بشر شناخته شده است. قشر مغز تاثير ناچيزي بر ليمبيك دارد و
اين تاثير از طريق تالاموس اعمال مي شود.در آخرين مدل توجيه گر افسردگي به سه نوع
افسردگي پي برده اند:1- بدبيني نسبت به خود
2- بدبيني نسبت به آينده 3- بدبيني
نسبت به جهان
شخصيت و اعتياد
1- رويكردهاي جديد شخصيتي براي اعتياد
معتادان در خاطرات خود از 3 مرحله در روند اعتياد نام مي برند، اول وقتي كه لذت مي
برند،دوم وقتي كه بعد از مصرف عادي بودند، سوم وقتي كه مصرف مي كردند تا نميرند.در
بعضي منابع روانشناسي از سه مرحله ديگر نام برده مي شود: 1-شروع مصرف به علل
متفاوت 2- شك و ترديد 3- ترك اعتياد مجدد
2- رابطه مدت مصرف و شخصيت معتاد
الف) روند مخالف
اين پديده در مورد داروهايي كه اعتياد آورتر باشد بيشتر است. اين فرايند بر
اين اساس است كه با مصرف طولاني تر دارو آثار اصلي آن معكوس مي شود و بدين ترتيب
آثار طولاني مدت هر ماده اعتيادآوري كه به مقدار زياد مصرف شود بر اساس معكوس شدن
آثار كوتاه مدت و ناگهاني آن قابل پيش بيني خواهد بود.
ب) مدل الاكلنگ
اين مدل نشان مي دهد كه مصرف دارو در طولاني مدت صرفا براي جلوگيري از سندرم
خماري و عوارض وخيم آن است.
از تأثير اوليه دارو در ايجاد نشئگي به تدريج در روان معتاد كاسته مي شود.
پ) تفاوتهاي فردي
برخي افراد خصوصياتي ذاتي منحصر به فردي دارند كه ممكن است بر روي تمايل آنها
نسبت به استعمال موادمخدر تأثير به سزايي داشته باشد.مانند افسردگي يا نياز به
محركهاي قوي و اضطراب.يكي از اصول درمان اعتياد توانايي شخصي معتاد براي ديدن خود
با ديدي اختصاصي تا بتواند صفات شخصي خود را
كه به صورت اختصاصي بالا يا پايين هستند بشناسد و دريابد كه كدام يك از صفات با
اعتياد وي مربوط است.
ت)افزايش اهميت مواد مخدر
هر ماده مخدري كه مصرف شود، نقش برجسته تري را در زندگي فرد معتاد پيدا مي
كند.به اين علت با ترك ماده مخدر فرد خلا بزرگي در زندگي پيدا مي كند و منجر به
بازگشت اعتياد او مي شود.
ث) كاهش يا نقصان آگاهي
داروهاي مخدر دو اثرعمومي دارند:هوشياريفرد را تغييرمي دهند و نشگي ايجاد مي
كنند.ريشه ي اصلي اعتياد پناه آوردن فرد به ماده مخدربراي فرار از ناراحتي است،چه
ذهني چه جسماني.براي رهايي از اين حالت فرد بايد ماده مخدر را ترك كند و با رنج
گرفتاري به وجود آمده مقابله كند.بيماراني توانسته اند با افسردگي و ناراحتي
مقابله كنند كه با عمل به اين قاعده به خود اعتماد به اعتماد به نفس و روحيه داده
اند.
تئوري هاي رواني شروع اعتياد
1-احساس درماندگي.
استفاده از مواد مخدر براي فرد معتاد كه به موضع امن پناه آورده نوعي فرار
محسوب مي شود.در برابرهرچيزي حالت انفعالي دارد و موفقيتي در زندگي عادي خود كسب
نكرده كه موجب نهادينه تر شدن احساس درماندگي در وي مي شود.كليد رهايي، پذيرفتن
ريسك هاي عملي و قبول شكست به عنوان اجزاي لازم پيشرفت است.
2-تئوري آناليز رواني
الف) محروميت سازي دهاني
ب) عدم تعادل بين كشش هاي دروني
پ) خود پرستي
ت) تطابق با فرد منفور
3-تئوري هاي تحليل رفتار متقابل
الف) آسيب پذيري در مقابل قضاوت ديگران
ب) تئوري سيستم هاي فاميلي
پ) اعتياد توجيح شكست ها
بررسي جامع مدل هاي ارايه شده
دانلود پاورپوينت همين مطلب
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: